My l0ve

دیگه بهت نمیگم برو به جهنم. آخه مگه جهنمیا چه گناهی کردن که باید عوضی مثل تو رو تحمل کنن.

My l0ve

دیگه بهت نمیگم برو به جهنم. آخه مگه جهنمیا چه گناهی کردن که باید عوضی مثل تو رو تحمل کنن.

دنیا

تو همه دنیایِ منی

تو همه دنیــایِ منی اما برو هرجـــا  می خوای  

نیــا ولی بهـم بگـو یه روز ســراغِ من می یای 

بگـو تـا من خیــــال کنــم تـهِ تـهِ خیـالتــم  

بعــدش بـرو ولی بدون همیشــه چشم براهتـم 

نشـــد که عاشقت کنــم تو لحظه های عاشقی  

نشــد فـراموشت کنــم  حتی واســه دقــایقـی 

نشــد کنــار من باشـی بـا این همـه در به دری  

همیشــه یا بایــد برم یه اینکـه تـو مســافـری 

کنـــار لحظه های تو لحظــه هامو کم می یارم  

میون دوس داشتنی یام یه جور دیگه دوستت دارم 

یــه جـور دیگه دیوونتــــم با این دلِ شکستنی  

نمی دونــم  چـه حسیّـه یـه حسی ناســـرودنی 

خودت که بهتـر می دونی چقـدر اسیـرو عاشقـم  

هروقت کنــار تـو بـودم تلـف نشــد دقـایقـــم 

الاهــۀ  معبــدمی  خـدای مـن  بعــد خـــدام  

تـو همــه دنیـــای منی ماه تمـــام لحظـه هام 

فقط کنـــار گــرمی دست تــو آروم می گیــرم  

اگـــر بگی بمـون می مونمـو بگی بــرو می رم

 

 

 

به احترامِ رفتنم 

یـه روز می رم بخــاطرت تو لحظه شکستنــم  

گریـه نکـن سکـوت بکن بـه احتـرامِ رفتنـــم 

یه روز می رم با قلبــی کـه پر شده از دلواپسی  

بـا عشقی کـه از تـو دارم اما نــدادم بـه کسی 

یه روزی از تو می گذرم  بـا کوله بار از خاطـره   

آسون نبود رفتن من هیـچ وقت اینـو یادت نره 

ساک دلـم پـر شــده از حسـه عزیز خواستنت  

طاللعش امـا  بی سبب  پــر شـده از نـداشتنت 

می رمو از تـو می گذرم  بـدونِ هیـچ شکایتی  

این همه دوس داشتن من نداره هیــچ نهـایتی 

وقتی  می رم صدام نکن برنمی گردم می دونی  

چـه فایــده داره گُلِ من بـارفتنــم پشیمــونی 

می رم عزیز با آه و درد بی اعتنـــا ساکتو سـرد  

نگو که قبــــل رفتنــم دلم تـورو خبـر نکــرد 

غصه نخـور بارفتنم روزات بی من هم می گذره  

رفتـــن من غـم نداره مونـــدن من غصه داره 

قِسمَت نبــود که این دلم عـزیزو یاورت باشــه  

ولی  من هرکـس نبــودم میرمو  باورت می شه 

من کـه میرم ولی عزیز محضِ گلای اطلســی  

بـــزرگی تو کوچیک نشو هرگز برای هرکسـی  

یه وقت به هرکسی ندی  عطـر عزیزِ پیــرهنت  

پرپر نشــو واسـه کسـی آهـم می گــره دامنت 

می خوام برم پیش  خدا باقلبـی کـه پـر از غمـه  

    بـاور بکـن آخـر میرم  رفتـــــنِ مـن مسلمـه 

  

 

 

 

عاشقی

عاشقی کُنجِ نگـاهیست بـی ریـاو آسمـــــونی  

 

گذشتـن سختـه ولیکن  اگـه عاشقـی می تونی 

   

اونکـه عاشقـه می گذره از یـاری کـه نازنینـــه  

   

تا که یارش باشه خرسند تنها دل خوشیش همینه  

عاشقـی یعنـی رهـایی  گرچه سختـه مثـل درده   

  

اگه اون باشه یه عاشق مطمئن باش بر می گرده  

رسیـدن خیلی مهم نیست عاشقی یعنی صبـوری   

منتظــر مونـدن مُهمّـه گرچـه باشه خیلی دوری  

عاشقی  قطره اشکیست که از اون نگات می ریزه   

 

می ریــزه چـه بی اراده  آخـه اون خیلی عزیــزه  

عاشقـی یعنی شکستــن واســه استقــامت یــار   

 تاکه یار نباشه غمگیــن غصـه هارو کنیم انکــار  

عاشقــی یعنـی محبـت  امــا هیچکـسی نبینــه  

 هرچی پنهــون باشه بهتر عاشقی همش همینـــه 

 

نظرات 11 + ارسال نظر
نازنین چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:49 ب.ظ

ای جااااااااااااان دوباره اومدی . ایول دلتنگت بودیم

سارا چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:54 ب.ظ

معلومه کجا بودی؟؟؟؟؟؟؟؟
وااااااای بدون تو اصلا حال نمیداد مرسی شمارتو فرستادی بوووووووووووس

باران چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:57 ب.ظ

بهش بگید دارم میمیرم همش بهونشو میگیرم
میخوام اونو ببینم
بهش بگید چقد دوسش دارم من
بدونه اون نفس ندارم من

ساناز چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:04 ب.ظ

سلاااااااااااااام . چه عجب!!!!!!
وای اشکان معلومه کجایی؟؟؟؟؟ خیلی بدی چرا جوابه ایمیلامو نمیدی؟

بهار پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:56 ب.ظ

ببین که قلبم از آن روز که تو آمدی ، چه حالی دارد
تو که در قلب منی ببین چه هوایی دارد
به چشمانم نگاه کن و ببین چه دنیایی دارد
بیا در آغوشم و حس کن که وجودم چه التهابی دارد
قلبم چه تپشی دارد ، وای که خودم نیز نمیدانم چه حالی دارم
میدانم تو نیز حال مرا داری ،
اما هنوز هم باور نداری که چه جایگاهی در قلبم داری
دوست دارم

باران پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:59 ب.ظ

روزی در خیال عشق تو بودم ،
تا تو را به دست نیاوردم بی خیال نشدم
با همان خیال خوش ، عاشقت شدم ،
با همان خیال ، همان آرزوی محال ،
در دریای بی کران عشقت غرق شدم

بهار پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:03 ب.ظ

میخواهم غرق شوم در مهر و محبتهایت
میخواهم از حالا تا آخر عمر ببوسم گونه هایت
میخواهم بگویم خیلی دوستت دارم
میخواهم بمیرم و بعد بگویم شدم فدایت

عسل پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:35 ب.ظ

روزهای تعطیل سخت تر میگذرند، چون میدانم وقت داری به من بیندیشی، اما نمی اندیشی…

بهار پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:37 ب.ظ

دلم کوه صبر است آبش مکن/گرفتار رنج و عذابش مکن
بیا خانه قلب من مال تو/ولی مرد باش خرابش مکن

متین پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:38 ب.ظ

سیگارو گذاشته بودم زیر لبام
گفتم هی یارو !
آتیش داری؟
جواب داد: توی جیبم که نه!
ولی تو دلم آره، به کارت می آید؟
گفتم بده همدردیم!




باران پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:44 ب.ظ

کی اشکاتو پاک میکنه، شبا که غصه داری
بهش بگو ذوق نکنه، اونم تنها میذاری !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد